<\head>

خدمات کامپیوتری Pc-Closer

ارائه انواع خدمات کامپیوتری :اسمبل کردن کیس - شبکه کردن - ساخت بنر - میکس و مونتاژ فیلم و آهنگ و...

خدمات کامپیوتری Pc-Closer

ارائه انواع خدمات کامپیوتری :اسمبل کردن کیس - شبکه کردن - ساخت بنر - میکس و مونتاژ فیلم و آهنگ و...

خدمات کامپیوتری  Pc-Closer

این سایت در اصل برای انجام خدمات کامپیوتری تاسیس شده است.
اما مطالب دیگر نیز در آن آپدیت میشوند و مطالب جدید با موضوع های مختلف را در سایت برای شما عزیزان به نمایش میگذارم.
ممنون از حضور گرمتان

پیوندهای روزانه

وبلاگکد اوقات شرعیاوقات شرعی تهران
ابزار گوگل پلاس

کد گوگل پلاس

۱۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۱
اسفند

سری جدید عکس نوشته های داغ طنز ایرانی

سری جدید عکس نوشته های داغ طنز ایرانی

سری جدید عکس نوشته های داغ طنز ایرانی

سری جدید عکس نوشته های داغ طنز ایرانی

سری جدید عکس نوشته های داغ طنز ایرانی

برای خواندن کامل مطلب روی ادامه مطلب کلیک فرمائید

  • علی رهبریان
۰۹
اسفند

ﻣﻮﺷﮏ ﺟﻮاب ﻣﻮﺷﮏ

 ﻣﺜﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ اوﻟﯿﻦ ﺑﺎرش ﺑﻮد ﭘﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﻰ ﻣﻰ ﮔﺬاﺷﺖ .

از آن آدم ﻫﺎﯾﻰ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﻰ ﮐﺮد ﻣﺄﻣﻮر ﺷﺪه اﺳﺖ

ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﺎى ﮔﻨﺎﻫﮑﺎر ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﻋﺮاﻗﻰ ﻫﺎى ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮرده

را ﺑﻪ راه راﺳﺖ ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﺮده، ﮐﻠﯿﺪ ﺑﻬﺸﺖ را دﺳﺘﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ .

ﺷﺪه ﺑﻮد ﻣﺴﺌﻮل ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﮔﺮدان .

دﯾﮕﺮ از دﺳﺘﺶ ذﻟّﻪ ﺷﺪه ﺑﻮدﯾﻢ.

وﻗﺖ و ﺑﻰ وﻗﺖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﻫﺎى ﺧﻂ اول را ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﻰ اﻧﺪاﺧﺖ

و ﺻﺪاى ﻧﻮﺣﻪ و ﻣﺎرش ﻋﻤﻠﯿﺎت ﺗﻮ آﺳﻤﺎن ﭘﺨﺶ ﻣﻰ ﺷﺪ

و ﻋﺮاﻗﻰ ﻫﺎ ﻣﮕﺴﻰ ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ و ﻫﺮ ﭼﻰ ﻣﻬﻤﺎت داﺷﺘﻨﺪ

ﺳﺮِ ﻣﺎىِ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺧﺎﻟﻰ ﻣﻰ ﮐﺮدﻧﺪ .

از رو ﻫﻢ ﻧﻤﻰ رﻓﺖ . ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ اﻧﮕﺎر ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ،

ﯾﻌﻨﻰ ﻋﺮاﻗﻰ ﻫﺎ ﻫﻢ دﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﻞ زدﻧﺪ

و آن ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ آوردﻧﺪ و ﻧﻤﺎﯾ ﺶ ﺗﮑﻤﯿﻞ ﺷﺪ .
ﻣﺴﺌﻮل ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺑﺮاى اﯾﻦ ﮐﻪ روى آن ﻫﺎ را ﮐﻢ ﮐﻨﺪ،

ﮐﺮﺑﻼ ﮐﺮﺑﻼ ﻣﺎ دارﯾﻢ ﻣﻰ آﯾﯿﻢ را ﮔﺬاﺷﺖ
ﻟﺤﻈﻪ اى ﺑﻌﺪ ﺻﺪاى ﻧﻌﺮه ﺧﺮى از ﺑﻠﻨﺪﮔﻮى ﻋﺮاﻗﻰ ﻫﺎ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ:

  ﻧﻮار آﻣﺪى، آﻣﺪى ﺧﻮش آﻣﺪى ﺟﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﺎن ﺷﻤﺎ
ﺻﻔﺎ آوردى ﺗﻮ ﺑﺮام ﻗﺪﻣﺖ روى ﭼﺸﺎم . . . .

ﺗﻤﺎم ﺑﭽﻪ ﻫﺎ از ﺧﻨﺪه رﯾﺴﻪ رﻓﺘﻨﺪ »!

 ﻣﺴﺌﻮل ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت روﯾﺶ را ﮐﻢ ﮐﺮد و ﮐﺎﺳﻪ و ﮐﻮزه اش را ﺟﻤﻊ ﮐﺮد و رﻓﺖ.

  • علی رهبریان
۰۸
اسفند
دیروز ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﮔﻮﺷﯿﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻡ ﻣﯿﮕﻡ : ﺍﻟﻮ !
 ﮔﻔﺖ : ﺳﻼﻡ ﺑﻌﺪ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ
ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻢ !
ﮔﻔﺗﻢ : ﺍﻭﮐﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﯾﮕﻪ |:
 ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺷﺪ
 ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﺶ ﮐﻦ ﻟﻄﻔﺎ
 ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﻡ
 ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻟﻄﻔﺎ |:
۷ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ ؟؟؟
۹ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺍﻟﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ؟؟؟؟
 ۱۱ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﮐﻮﺷﯽ؟
 ۱۳ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻻﻥ ﺷﻤﺎﺭﺗﻮ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﺣﺎﻟﺘﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ
 ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺧﺪﺍﯾﺶ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﻧﮑﻦ
 17ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻻﺗﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺑﮑﺸﺘﺖ !!
 ۱۹ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﮑﻦ
 ۲۱ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ : ﻋﺸﻘﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﺑﺨﺪﺍ .
 میگم شوهر کمه شما باور نمیکنید!
  • علی رهبریان
۰۸
اسفند

ﺳﺎﻝ 1310 خورشیدی:
 
ﻣﺮﺩ : ﺁﺁﺁﺁﺁﯼ ﺿﻌﯿﻔﻪ !!! ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻏﺬﺍ؟؟ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﯽ ﻣﺰﻩ ﺁﺏ ﻣﯿﺪﻩ!!!
 
ﺯﻥ : ﺑﺒﺨﺸﺪ ﺁﻗﺎ !! ﺍﺷﺘﺒﺎ ﮐﺮﺩﻡ!!! ﺟﻮﻭﻧﯽ ﮐﺮﺩﻡ !!!
 
ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺴﺖ غذا: ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﺩﺍﺭﻩ؟؟ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺣﺘﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﻩ !!!

 

ﺳﺎﻝ 1340 خورشیدی:
 
ﻣﺮﺩ : ﺁﺁﺁﺁﺁﯼ ﺯﻥ !! ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﻪ؟؟ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟؟
 
ﺯﻥ : ﺁﻗﺎ ﺗﺼﺪﻗﺖ ﺑﺸﻢ .. ﻧﻤﮏ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﺕ .. ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
 
ﺯﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﻧﺲ ﺁﻭﺭﺩﻡ !! ﺍﯼ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺑﭽﻪ ﺣﻮﺍﺱ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍ ﺁﺩﻡ !!
 
ﺗﻖ ﺯﺩ ﺗﻮﺳﺮ ﺑﭽﻬﻬﻪ!!!

 

ﺳﺎﻝ 1370 خورشیدی:
 
ﻣﺮﺩ : ﺁﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﻪ ﺑﺎﺯ؟ ﻧﻤﮏ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻣﮕﻪ ﻣﺎ؟
 
ﺯﻥ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺁﻫﻨﯿﻢ؟؟ ﺣﺎﻻ ﯾﺪﻓﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ !! ﺑﺮﻭ ﻧﻤﮑﺪﻭﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭ !!
 
ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ….!!! ﺍﯾﯿﯿﯿﯿﯿﯿﺶ !!!

 

ﺳﺎﻝ 1390 خورشیدی:
 
ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﭙﺰﯼ؟ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍﯾﯽ؟
 
ﺯﻥ : ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﻣﻦ ﺭﮊﯾﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺮﮐﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﮑﻦ !!
 
ﺯﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﭼﻪ ﺗﻮﻗﻌﺎﺗﯽ ﺩﺍﺭﻩ !
 
ﻓﮑﺮﮐﺮﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﭙﺰﻡ !!!

 

ﺳﺎﻝ 1394 خورشیدی:
 
ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﺷﺎﻡ ﭼﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻨﻢ؟
 
ﺯﻥ : ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﻮﺍﻝ ﻧﻜﻦ . ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻭﻧﻲ ﭼﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .
 
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﺍﻱ ﺑﺎﺑﺎ

 

  • علی رهبریان
۰۷
اسفند

1-

خبٌ : این کلمه‏ ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه ‏هایی استفاده می‏کنند

که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

2-

پنج دقیقه : اگر مشغول لباس ‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت.

هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است

اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

3-

هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است.

معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏ به‏ زنگ باشید .

بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

4-

بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد.

"اگه جرئت داری" در آن مستتر است .

5-

آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود.

آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به ‏دردنخور هستید

و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند .

6-

اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است

که زن شما ممکن است به شما بگوید.

اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏تری احتیاج دارد

که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

7-

ممنون : از شما تشکر می‏کند.

فقط بگویید خواهش می‏کنم.

هیچ حرف اضافه ای نزنید .

خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد .

8-

اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه

یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود .

9-

نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم:

یک جمله بسیار خطرناک دیگر.

به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده

و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود.

این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟

  • علی رهبریان
۰۶
اسفند

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮕﻪ ﻣﻦ ﮐﯿﻪ ...؟ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺴﺮﺍﯾﻪ ﺍﺩﻟﯿﺴﺘﺶ ﺯﯾﺮﻩ ﭘﺴﺘﺶ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻫﺎﭖ ﻫﺎﭖ ﮐﺮﺩﻥ...
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺭﻭﯾﻪ ﺣﺴﺎﺑﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ ﻫﺎ ﻧﯿﺲ... ﺑﺎ ﺍﻭﻥ بدبختیه ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺴﺘﺶ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﮐﻮﺗﺎﻡ... ﻣﻦ ﭘﺎﮐﻮﺗﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ

 

 

دو تا BMW با هم ازدواج می کنن
اگه گفتی بچشون چی میشه؟
.
.
.
.
"پراید"
چون ازدواج فامیلی بوده بچه اسکل از اب درمیاد

 

 

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯼ ﻟﻄﻔﯽ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﻦ ﺑﮑﻦ
ﺩه ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ به ﻣﻦ یه ﺧﺒﺮی ﺑﺪﻩ!!
ﻣﻦ ﮔﻮﺷﯿﻤﻮ ﻓﺮﻣﺖ ﮐﻨﻢ
ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻭﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻥ هیچ٬ ﺗﺎﺯﻩ آتیشمم ﻣﯿﺰﻧﻦ

 

 

 خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کله‌ی هم...
بابام به مامانم میگه :اینارو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن!
مامانم هم با دست منو نشون میده میگه :اینم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب می‌برن

 

 

نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه و. . .
آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ریخته تو (شاممون)!!

 

 

 ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
 ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ، ﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻣﯿﺎﺩ،
ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺶ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ
.
.
.
.
ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺨﺨﺨﺨﺦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ !!
ﻭﺍﻻ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺻﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﺑﺰﻧﻪ

  • علی رهبریان
۰۵
اسفند

واسه بازی پرسپولیس و فولاد رفته بودم استادیوم ، اخرای بازی بود که یکی از دوربینهای صدا سیما زوم کرده بود روی من بیچاره و داشت زنده ، تصویرم رو پخش میکرد!!
من از خدا بیخبر هم انگشتم رو تا ته کرده بودم تو دماغم و 360 درجه میچرخوندم ... بعد انگشتم رو در اوردم و مالیدم به لباس نفر کناریم!!
بعد از چند لحظه مهرناز باهام تماس گرفت و با گریه بهم گفت :
خاک تو سرت ، بی فرهنگ.! فقط میخواستی ابروی من رو جلو دوستام ببری... دیگه یه لحظه هم نمیخوام ببینمت!! تا اومدم بگم چی شده زرتی قطع کرد!!
هنوز گوشیم رو تو جیبم نزاشته بودم که بابام تماس گرفت و گفت:
حالا به جا دانشگاه میپیچونی میری فوتبال ببینی اره !!! امشب اومدی خونه اون دماغت رو صاف میکنم ، پسره ی بی شخصیت!!
اونم زارت قطع کرد!!
دوباره گوشیم صداش در اومد. اینبار جاسم بود... دوستم.. گفت:
اقا چه صحنه ای بود... کلی خندیدیم با بچه ها... یادت باشه اومدی یه دکتر زیبایی بهت معرفی کنم ، اون دماغت رو عمل کنی!!
زارت قطع کرد!!
هنوز تو شوک حرفای این سه نفر بودم که دیدم ، نفر کناریم داره با عصبانیت نگام میکنه و یهو یه کشیده ی محکم خابوند تو گوشم و گفت:
تا تو باشی دفعه ی بعد اشغالای دماغت رو با لباس این و اون پاک نکنی!!
.
.
.
یعنی اگه من دستم به اون فیلم بردار برسه...

  • علی رهبریان
۰۴
اسفند

دانشجو :سلام استاد خوابین؟
استاد :شماره من از کجا اوردی؟ کدوم دانشجویی؟
دانشجو :استاد جواب سوالم ندادین خواب بودین؟!
استاد :معلومه که خواب بودم ساعت ۳نصفه شبه!!!!

دانشجو :ولی من بیدارم واسه امتحان فردای شما
گفتم درجریان باشید!!



سیگار

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ : ﺑﺎﺑﺎ ! 
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﺑﮑﻨﻪ، ﻣﻦ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﯾﺪ
ﺑﮑﻨﻢ؟
ﭘﺪﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ
ﻧﯿﺴﺖ . ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﻧﮑﻦ !
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺍﮔﻪ ﺭﻭﻡ ﻧﺸﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﭼﯽ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺧﺐ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﺑﺬﺍﺭ ﺗﻮﯼ
ﺟﯿﺒﺶ.
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﺪ، ﺩﺭ
ﺟﯿﺐ ﮐﺘﺶ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺑﺎﺑﺎ ﺳﻼﻡ. ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﻟﻄﻔﺎً ﺍﯾﻦ
ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﻧﮑﻦ !
ﭘﺪﺭ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ
ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺖ
: ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﻳﺰﻡ، 
ﮔﻮﻩ ﺧﻮﺭﯾﺶ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ


:|

تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!! :)))


  • علی رهبریان
۰۳
اسفند
*****************************************
هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد
 و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی،
 بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده
و به شیری که آنجا خوابیده بود،
 اشاره کرد. شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
 خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟
 پس کجا می روی؟
 روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*********************************************
قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید
 محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند
 و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است
 و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
 یارو با پوزخند گفت:
مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی
که من پول مردم را بالا می کشم.
 حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!
 *********************************************
 شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده.
 وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
 به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
 ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت
 و ۴ تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
 وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت:
 دیگه کسی خون نمیخواد؟!
*********************************************
می گویند یک روز جرج بوش با لباس غواصی
 به عمق ۲۰۰ متری اقیانوس رفته بود.
 یک کوسه به طرفش آمد و از او پرسید: ببخشید!
 شما آقای بوش رئیس جمهور آمریکا هستید؟
 بوش با تعجب پاسخ داد: آره، ولی تو از کجا مرا شناختی؟
 کوسه خندید و گفت: آخه دیدم به جای کپسول اکسیژن،
 کپسول آتش نشانی به پشتت بسته ای!!
*********************************************
 به شخصی گفتند: زود باش زود باش
 جشن عروسی شروع شده.
 گفت: به من چه؟
به او گفتند: عروسی پسر خودت است.
 طرف به یارو گفت: پس به تو چه؟!
 *********************************************
  • علی رهبریان
۰۲
اسفند

چقده تو خوشگلی !

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

یَک روز خوب !

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

قربونش برم بچم چه نازه !

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

نتیجه بادی بیلدینگ !

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

سلام عزیزم ^.^

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

ینی ننه هه داره عین سگ کیف میکنه !

عکس های جالب و دیدنی و بامزه جدید

برای خواندن کامل مطلب روی ادامه مطلب کلیک فرمائید

  • علی رهبریان